استراتژی کسب‌و‌کار
موفقیت هر کسب و کاری با اثربخشی استراتژی که دنبال می‌کند تعیین می شود. استراتژی کسب و کار توضیح می‌دهد چگونه شرکت قصد دارد در بازار رقابت کند. امروزه شرکت ها در صنایع و بازارهای مختلف با یکدیگر رقابت می کنند. بنابراین؛ همانطور که آنها انواع استراتژی سطح کسب و کار را برای هر صنعت یا بازار توسعه می دن، یک استراتژی کلی نیز ایجاد می کنند که به تعریف ترکیبی از صنایع و بازارهای مورد علاقه شرکت کمک می کنه. این سطوح ترکیبی به شرکت کمک میکنه تا بقای خود را حفظ کنه و توسعه خود را افزایش بدهد. هر سازمانی طبیعتاً از اوج و فرودهای خاصی عبور می کنه، دوره هایی که کسب و کار خوبه و زمان هایی که رقابت سخت میشه یا روندهای بازار و رویدادهای جهانی تأثیر منفی روی شرکت میذارن دارند. زنده ماندن در زمان های سخت و شکوفایی در زمان های خوب نیازمند انواع استراتژی محکم است. مثال‌های زیادی از استراتژی‌های مناسب وجود دارند.
انواع استراتژی برای تعیین جهتی که در آن منابع انسانی و مادی کسب و کار برای دستیابی به اهداف انتخاب شده به کار گرفته می شود، توسعه می یابند. استراتژی یک مفهوم جامع است و به همین دلیل اغلب به روش های مختلف استفاده می شود.
اما این تفاوت زمانی مشکل بزرگی ایجاد می کند که برخی از نویسندگان هم بر نقاط پایانی (ماموریت، اهداف، اهداف) و هم بر ابزار دستیابی به آنها (سیاست ها و برنامه ها) تمرکز می کنند، اما برخی دیگر به جای هدف در فرآیند استراتژیک، تنها بر ابزار تأکید می کنند.
استراتژی همانطور که قبلاً گفته شد به تعیین هدف یا مأموریت و اهداف اساسی بلندمدت یک بنگاه اقتصادی و اتخاذ مسیرهای عمل و تخصیص منابع لازم برای دستیابی به این اهداف اشاره دارد.
از این رو، اهدافی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، بخشی از تدوین انواع استراتژی است.
خط‌مشی‌ها عبارت‌های کلی هستند که تفکر مدیران را برای تصمیم‌گیری هدایت می‌کنند. آنها مرز وسیعی را فراهم می کنند که تصمیمات باید در آن قرار گیرند.
.کارکرد کلیدی راهبردها و سیاست ها یکسان سازی و جهت دهی به برنامه هاست. اما اگر یکی از آنها به تنهایی بایستد، به سختی می تواند اطمینان حاصل کند که یک سازمان به هدف خود می رسد.
به نظر می رسد برنامه ریزی استراتژیک یک تمرین ساده باشد. وضعیت فعلی و مورد انتظار آینده را تجزیه و تحلیل می کند، جهت شرکت را تعیین می کند و ابزار دستیابی به هدف را توسعه می دهد.
در واقعیت، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک فرآیند بسیار پیچیده ای است که نیازمند رویکردی سیستماتیک برای شناسایی و تحلیل عوامل بیرونی سازمان و تطبیق آنها با قابلیت های شرکت است.
ویژگی های برنامه های استراتژیک
برخی از مهم ترین ویژگی های برنامه های استراتژیک به شرح زیر است:
آنها ماهیت طولانی مدت دارند و یک سازمان را در محیط بیرونی خود قرار می دهند.
آنها جامع هستند و طیف وسیعی از فعالیت های سازمانی را پوشش می دهند.
آنها هدایت و کنترل فعالیت های سازمانی را برای آینده نزدیک و بلند مدت یکپارچه می کنند.
آنها مرزهایی را برای تصمیم گیری مدیریتی تعیین می کنند. از آنجایی که برنامه های انواع استراتژی اسناد اولیه یک سازمان هستند، تمامی تصمیمات مدیریتی باید با اهداف آن هماهنگ باشد. بنابراین، برنامه های استراتژیک، اهداف بلند مدت، اهداف میانی و هدف اصلی یا نقش اساسی یک سازمان را مشخص می کند.
ما در گروه مشاوران غزال یک ایبوک در این حوزه برای شما در نظر گرفته ایم.
شما به کمک این ایبوک،در طول فرایند استراتژیک،از بسیاری از عناصر کسب و کار که در ابتدا برای ایجاد استراتژی خود برای سه تا پنج سال آینده ساخته اید،استفاده خواهید کرد.
استراتژی کسب‌و‌کار
موفقیت هر کسب و کاری با اثربخشی استراتژی که دنبال می‌کند تعیین می شود. استراتژی کسب و کار توضیح می‌دهد چگونه شرکت قصد دارد در بازار رقابت کند. امروزه شرکت ها در صنایع و بازارهای مختلف با یکدیگر رقابت می کنند. بنابراین؛ همانطور که آنها انواع استراتژی سطح کسب و کار را برای هر صنعت یا بازار توسعه می دن، یک استراتژی کلی نیز ایجاد می کنند که به تعریف ترکیبی از صنایع و بازارهای مورد علاقه شرکت کمک می کنه. این سطوح ترکیبی به شرکت کمک میکنه تا بقای خود را حفظ کنه و توسعه خود را افزایش بدهد. هر سازمانی طبیعتاً از اوج و فرودهای خاصی عبور می کنه، دوره هایی که کسب و کار خوبه و زمان هایی که رقابت سخت میشه یا روندهای بازار و رویدادهای جهانی تأثیر منفی روی شرکت میذارن دارند. زنده ماندن در زمان های سخت و شکوفایی در زمان های خوب نیازمند انواع استراتژی محکم است. مثال‌های زیادی از استراتژی‌های مناسب وجود دارند.
انواع استراتژی برای تعیین جهتی که در آن منابع انسانی و مادی کسب و کار برای دستیابی به اهداف انتخاب شده به کار گرفته می شود، توسعه می یابند. استراتژی یک مفهوم جامع است و به همین دلیل اغلب به روش های مختلف استفاده می شود.
اما این تفاوت زمانی مشکل بزرگی ایجاد می کند که برخی از نویسندگان هم بر نقاط پایانی (ماموریت، اهداف، اهداف) و هم بر ابزار دستیابی به آنها (سیاست ها و برنامه ها) تمرکز می کنند، اما برخی دیگر به جای هدف در فرآیند استراتژیک، تنها بر ابزار تأکید می کنند.
استراتژی همانطور که قبلاً گفته شد به تعیین هدف یا مأموریت و اهداف اساسی بلندمدت یک بنگاه اقتصادی و اتخاذ مسیرهای عمل و تخصیص منابع لازم برای دستیابی به این اهداف اشاره دارد.
از این رو، اهدافی که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، بخشی از تدوین انواع استراتژی است.
خط‌مشی‌ها عبارت‌های کلی هستند که تفکر مدیران را برای تصمیم‌گیری هدایت می‌کنند. آنها مرز وسیعی را فراهم می کنند که تصمیمات باید در آن قرار گیرند.
.کارکرد کلیدی راهبردها و سیاست ها یکسان سازی و جهت دهی به برنامه هاست. اما اگر یکی از آنها به تنهایی بایستد، به سختی می تواند اطمینان حاصل کند که یک سازمان به هدف خود می رسد.
به نظر می رسد برنامه ریزی استراتژیک یک تمرین ساده باشد. وضعیت فعلی و مورد انتظار آینده را تجزیه و تحلیل می کند، جهت شرکت را تعیین می کند و ابزار دستیابی به هدف را توسعه می دهد.
در واقعیت، برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک فرآیند بسیار پیچیده ای است که نیازمند رویکردی سیستماتیک برای شناسایی و تحلیل عوامل بیرونی سازمان و تطبیق آنها با قابلیت های شرکت است.
ویژگی های برنامه های استراتژیک
برخی از مهم ترین ویژگی های برنامه های استراتژیک به شرح زیر است:
آنها ماهیت طولانی مدت دارند و یک سازمان را در محیط بیرونی خود قرار می دهند.
آنها جامع هستند و طیف وسیعی از فعالیت های سازمانی را پوشش می دهند.
آنها هدایت و کنترل فعالیت های سازمانی را برای آینده نزدیک و بلند مدت یکپارچه می کنند.
آنها مرزهایی را برای تصمیم گیری مدیریتی تعیین می کنند. از آنجایی که برنامه های انواع استراتژی اسناد اولیه یک سازمان هستند، تمامی تصمیمات مدیریتی باید با اهداف آن هماهنگ باشد. بنابراین، برنامه های استراتژیک، اهداف بلند مدت، اهداف میانی و هدف اصلی یا نقش اساسی یک سازمان را مشخص می کند.
ما در گروه مشاوران غزال یک ایبوک در این حوزه برای شما در نظر گرفته ایم.
شما به کمک این ایبوک،در طول فرایند استراتژیک،از بسیاری از عناصر کسب و کار که در ابتدا برای ایجاد استراتژی خود برای سه تا پنج سال آینده ساخته اید،استفاده خواهید کرد.